سياه لكه و پوسيدگي دندان: مروري بر ادبيات

لكه سياه به عنوان يك خط تيره يا يك همبستگي ناقص از نقاط تيره موضعي در قسمت سوم دهانه رحم دندان مشخص مي شود. در طول قرن گذشته ، علت بيماري لكه سياه موضوع بحث هاي زيادي بوده است. اكثر مطالعات مربوط به اين موضوع در جمعيت كودكان انجام شده است. با توجه به مقالات بررسي شده بين سالهاي 2001 تا 2014 ، شيوع لكه سياه از نظر توزيع جنسي برابر از 2.4٪ تا 18٪ متغير است. اكثر نويسندگان ارتباط بين وجود لكه سياه و تجربه پوسيدگي پايين را تأييد مي كنند. ميكرو فلور اين سپرده تحت سلطه Actinomyces است. و از پتانسيل هاي بيماري زا پايين تر از پلاك دنداني غير رنگي است. تصور مي شود مجتمع هاي آهن / مس و گوگرد مسئول رنگ تيره هستند. در بيماران مبتلا به لكه سياه بزاق غلظت كلسيم بالاتر و ظرفيت بافر بيشتر دارد. عواملي مانند عادت هاي غذايي ، وضعيت اقتصادي اقتصادي و مكمل آهن ممكن است در تشكيل لكه سياه نقش داشته باشد.
1. معرفيدلايل تغيير رنگ دندان ها با توجه به محل لكه طبقه بندي شده و به قسمت هاي بيروني ، ذاتي يا دروني تقسيم مي شوند. تغيير رنگ بيروني روي سطح دندان يا در لوزه بدست آمده سپرده مي شود. تركيباتي كه در گندله ها وجود دارد به دليل رنگ اصلي يا اثر متقابل شيميايي در سطح دندان ، لكه ايجاد مي كنند. لكه هاي ذاتي وقتي رخ مي دهند كه ساختار دندان توسط مواد رنگدانه ، معمولاً در حين رشد دندان نفوذ كند. تغيير رنگ دروني عبارت است از تركيب لكه هاي بيروني در ماده دندان به دنبال رشد دندان [1 ، 2].
نوع خاصي از تغيير رنگ خارجي را لكه سياه (BS) مي نامند. اين به عنوان يك خط تاريك يا يك همبستگي ناقص از نقاط تيره تشكيل شده در قسمت سوم دهانه رحم دندان و به دنبال كانتور حاشيه لثه ، محكم به سطح دندان مشخص مي شود. BS يك يافته شايع در كودكان است. اما در بزرگسالان نيز ديده مي شود [3]. مطالعات نشان داده است كه شيوع برابر در هر دو جنس وجود دارد [4 ، 5]. توصيف عوامل مؤثر در شكل گيري BS و ماهيت آن از زمان ارتباط بين حضور BS و تجربه پوسيدگي پايين در كودكان مورد توجه قرار گرفته است.
BS نوعي پلاك دندان با تمايل به كلسيفيكاسيون محسوب مي شود [3 ، 6]. بررسي فراساختاري اين سپرده ميكروارگانيسم هاي تعبيه شده در ماتريس را نشان داد. تقريباً همه باكتريها ميله هاي گرم مثبت بودند [7]. تصور مي شود تركيب ميكروبيولوژيكي BS توسط اكتينوميستها تحت سلطه است. تجزيه و تحليل PCR اخير در نمونه هاي پلاك كودكان مبتلا به BS تعداد قابل توجهي از Actinomyces naeslundii و تعداد كمتري از گونه هاي لاكتوباسيلوس را نشان داد. از نمونه هاي پلاك غير كشف شده [9]. پيگمان پيشنهاد مي شود كه يك تركيب آهن نامحلول در سياه باشد ، شايد سولفيد فريك باشد كه از اثر متقابل سولفيد هيدروژن توليد شده توسط باكتري ها و آهن تشكيل مي شود [3]. مطالعات در مورد تركيب BS حاوي ميزان بيشتري كلسيم و فسفات نسبت به پلاك غير كشف شده است. تجزيه و تحليل شيميايي مكاني با استفاده از طيف سنجي پراكندگي طول موج ، مناطق مربوط به غلظت بالاي گوگرد و مس / آهن را نشان داد. اين ممكن است نشان دهد كه يون هاي گوگرد و فلز تركيبات شديدي با رنگ ايجاد مي كنند [6 ، 10]. اطلاعات كمي در مورد تركيب شيميايي بزاق در افراد مبتلا به BS در دسترس است. با اين حال ، سطوح بالاتر از ظرفيت بافر بزاق ، pH بالاتر و افزايش غلظت كلسيم و فسفات گزارش شده است.

معيارهاي تشخيص BS به خوبي مشخص نشده است. Shourie براي طبقه بندي BS از معيارهاي زير استفاده كرد: (1) بدون خط ، (2) انعقاد ناقص از نقاط رنگدانه ، و (3) خط مداوم كه توسط نقاط رنگدانه شكل مي گيرد [23]. كچ و همكاران معيارهاي جديد تشخيصي را معرفي كرد. آنها حضور BS را به عنوان نقاط تاريك (قطر كمتر از 0.5 ميلي متر) تشكيل مي دهند كه تشكيل تغيير رنگ خطي (موازي با حاشيه لثه) در سطوح صاف دندان حداقل دو دندان مختلف بدون كاويتاسيون سطح ميناي دندان است [15]. معيار اضافي بر اساس گسترش سطح دندان درگير تحت تأثير Gasparetto و همكاران ايجاد شد. نمره 1 به حضور نقاط رنگدانه يا خطوط نازك با انعقاد ناقص به موازات حاشيه لثه مطابقت داشت. نمره 2 با خطوط پيگمانته پيوسته مطابقت داشت كه به آساني مشاهده شد و به نيمي از قسمت سوم گردني سطح دندان محدود شد. نمره 3 با حضور لكه هاي رنگدانه اي كه فراتر از نيمي از سوم دهانه رحم سطح دندان وجود دارد مطابقت دارد [18]. طبقه بندي هاي رنگ آميزي شده با رنگ سياه در شكل 1 ارائه شده است.
سياه شدن بين دو دندان
شكل 1 طبقه بندي لكه هاي سياه. (A) - (C) معيارها مطابق معيارهاي Shourie ، (D) - (F) طبق معيارهاي كوچ و همكاران ، و (G) - (I) طبق معيارهاي Gasparetto و همكاران.كچ و همكاران 1086 كودك 6 تا 12 ساله را در پوتنزا ، ايتاليا بررسي كرد. چهار معاينه بر اساس معيارهاي سازمان بهداشت جهاني (WHO) براي تشخيص پوسيدگي انجام شد. تشخيص BS مطابق كوش و همكاران برقرار شد. شاخص. شيوع BS 6.3 بود. ميانگين نمره دندان هاي پوسيده / گمشده / پر شده (DMFT) براي كودكان داراي BS و براي كودكان بدون BS () بود. كودكان داراي BS دندانهاي دائمي پوسيده كمتري نسبت به ساير كودكان داشتند (). هيچ ارتباطي بين حضور BS و سن مشاهده نشد [15].
اين مطالعه روي 263 كودك 6 تا 12 ساله در يك شهر كوچك برزيلي پورتو ريكو (2600 نفر) توسط گاسپارتو و همكاران انجام شد. معاينات توسط چهار دندانپزشك انجام شد كه قبلاً براساس معيارهاي WHO براي تشخيص پوسيدگي آموزش ديده و كاليبره شده بودند. تشخيص BS مطابق معيارهاي توصيف شده توسط شري ، كوچ و همكاران و نويسندگان مطالعه انجام شد. معاينات در محيط مدرسه انجام شد و فقط دندانپزشكي دائمي مورد ارزيابي قرار گرفت. شيوع BS 8/14٪ بود. تعداد كودكاني كه دندانپزشكي دائمي بدون پوسيدگي داشتند از نظر آماري تفاوت معني داري بين گروهها نداشتند. اين مطالعه هيچ اختلاف آماري بين شيوع پوسيدگي و حضور BS نشان نداد. به گفته گاسپارتو و همكاران. معيار 41٪ از كودكان داراي BS به عنوان نمره 3 ، 30.8٪ به عنوان نمره 2 و 28.2٪ به عنوان نمره 1 قرار گرفتند. ميانگين DMFT در كودكان با BS و در كودكان بدون BS بود. وجود لكه دندان بيروني سياه با شدت پوسيدگي ارتباط منفي داشت. علاوه بر اين ، بين شدت BS (نمره) و DMFT () همبستگي منفي معني داري مشاهده شد [18].
هاينريش-ولتزين و همكاران. مطالعه اي روي 1748 كودك (ميانگين سني) در مناطق روستايي فيليپين انجام شد. از 32 مدرسه شامل ، 19 سال به مدت 5 سال در يك برنامه جامع پيشگيري مبتني بر مدرسه با مسواك زدن روزانه دندان ، استفاده از لاك فلورايد سه بار در سال ، درمان ترميم دستي دندانهاي دائمي و استخراج دندانهاي غير قابل استفاده شركت كرده بودند. در زمان مطالعه 7 مدرسه به مدت 2 سال در برنامه اصلي پيشگيري با مسواك زدن روزانه دندان و درمان اورژانسي دهان در صورت تقاضا شركت كرده بودند. 6 مدرسه ديگر كنترل برنامه مداخله بودند. زير گروهي از چهار مدرسه از راه دور ايجاد شد. نمره DMFT در 1121 كودك ثبت شد و در 627 كودك نمره سطوح پوسيدگي / گمشده / پر شده (DMFS). كودكان توسط دندانپزشكان كاليبره شده ، خارج از منزل مدارس تحت نور مستقيم آفتاب مورد معاينه قرار گرفتند. BS در دندانپزشكي موجود يا غايب بود. شيوع BS 16٪ بود و بين سه گروه مداخله تفاوت نداشت. اما در مدارس دورافتاده به طور قابل توجهي بالاتر بود (). شيوع پوسيدگي و تجربه پوسيدگي در كودكان مبتلا به BS در مقايسه با كودكان بدون اين سپرده به طور معني داري كمتر بود. توزيع DMFS بين سطوح بين گروهها فرقي نمي كند [14].

بهت مطالعه اي را در مدارس اودايپور هند انجام داد. نمونه مورد پژوهش شامل 1472 كودك 6 تا 12 ساله (ميانگين سني) بود. معاينات باليني توسط دو دندانپزشك آموزش ديده و كاليبره شده تحت نور طبيعي در محيط مدرسه انجام شد. تشخيص BS طبق شوري ، كچ و همكاران و گاسپارتو و همكاران انجام شد. شاخص. فقط دندانپزشكي دائمي مورد ارزيابي قرار گرفت. شيوع كلي BS 18٪ بود. شيوع پوسيدگي و تجربه در گروه BS (1/45٪ DMFT) نسبت به كودكان بدون BS (60.1٪ ؛ DMFT) به طور معني داري كمتر بود. هيچ تفاوتي بين مقادير DMFS در سطوح انسداد و صاف در هر دو گروه وجود نداشت. اما شاخص DMFS در سطوح پروگزيمال در گروه BS پايين تر بود (). پسوند BS با توجه به Gasparetto و همكاران مورد بررسي قرار گرفت. شاخص. بيشتر كودكان به عنوان نمره 3 (4/42٪) ، 4/33٪ به عنوان نمره 2 و 24.2٪ به عنوان نمره 1 قرار گرفتند. همبستگي منفي بين شدت BS و DMFT () مشاهده شد [19].
يك مطالعه اپيدميولوژيك كه بر روي كودكان 12 ساله قبرس انجام شد ، نشان داد كه افراد مبتلا به BS داراي ميانگين DMFT كمتر در مقايسه با افراد بدون BS بودند. با اين حال ، اين تفاوت از نظر آماري معني دار نبود (و به ترتيب ؛) [21].
ارزيابي شيوع BS و ارتباط آن با پوسيدگي در گروهي از 1120 كودك 5 ساله در Pelotas ، برزيل انجام شد. معاينات توسط دندانپزشكان آموزش ديده در خانه ها انجام مي شد. با توجه به كچ و همكاران ، حضور BS ثبت شد. معيارها و شاخص dmfs مورد بررسي قرار گرفت. BS در 3.5٪ كودكان تشخيص داده شد. اگرچه هيچ تفاوت آماري در تجزيه و تحليل دو متغيره مشاهده نشد ، كودكان بدون پوسيدگي شيوع بالاتر BS (4.0؛ 4.0؛ 3.5.3) نسبت به كودكان مبتلا به dmfs> 0 (3.0؛ 4.0 .1 1.4.1) نشان داد [17].
مارتين و همكاران 3272 كودك 6 ساله را در اوديدو اسپانيا معاينه كرد. بيماران توسط يك دندانپزشك در مطب دندانپزشكي معاينه شدند. BS موجود يا غايب ثبت شده است. از شاخص dmft براي اندازه گيري تجربه پوسيدگي استفاده شد. شيوع BS 3.1 and بود و بين جنس ها تفاوت نداشت. هيچ ارتباطي بين حضور BS و شاخص dmft پايين وجود نداشت [5].
مطالعه اي بر روي گروهي از 950 كودك 5 تا 5 ساله در تسالونيكي يونان انجام شد. اين معاينات در مهدكودك ها توسط يك بازرس كاليبره شده انجام شد. از معيارهايي كه براي تشخيص BS استفاده مي شود ، اطلاعي در دست نيست. از dmfs براي ارزيابي پوسيدگي استفاده شد. شيوع BS 2.4 بود. نمره dmfs در كودكان مبتلا به BS به طور قابل توجهي پايين تر از كودكان بدون BS بود (، ، احترام). [16]
چن و همكاران مطالعه اي را در شانگهاي چين انجام داد. يك دندانپزشك آموزش ديده با استفاده از شاخص هاي dmft و dmfs وضعيت پوسيدگي را به ثمر رساند. BS طبق كوچ و همكاران مورد ارزيابي قرار گرفت. معيارها و در 138 مورد از 1397 (9/9٪) كودكان در اين تحليل مشاهده شد. ميانگين سني كودكان مبتلا به BS 55/4 سال بود. شيوع پوسيدگي در افراد مبتلا به BS به طور معني داري كمتر از گروه بدون BS بود (46.4٪ و 1/59٪ به ترتيب؛). ميانگين dmft و ميانگين dmfs در كودكان مبتلا به BS (91/1 و 4.22 ، به ترتيب) در مقايسه با كودكان فاقد BS (97/2 و 69/6 ، به ترتيب) به طور معني داري كمتر بود. تفاوت در پوسيدگي در سطح دندان بين دو گروه از نظر آماري معني دار نبود (4).
ارتباط بين تجربه پوسيدگي و شيوع BS نيز در يك جمعيت بزرگسال بررسي شد. همه 280 بيمار در سنين 18 تا 29 سال سربازان جوان بودند. DMFT توسط يك بازرس آموزش ديده به ثمر رسيد. ميانگين DMTF در گروه BS نسبت به گروه كنترل كمتر بود (به ترتيب؛). همچنين بين مؤلفه D نمره DMFT (در گروه BS و در گروه كنترل) تفاوت معني داري وجود داشت [22].

https://is.gd/lqIY82
https://n9.cl/2kc7

https://rb.gy/ewxhob

https://cutt.ly/1azj1dH

https://u.to/KGIWGQ

https://bit.ly/3fHWVAo

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.